بصیرت |
[ پنج شنبه 17 شهريور 1390
] [ 17:40 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ [ پنج شنبه 17 شهريور 1390
] [ 17:9 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ معه ها! طبع من احساس تغزل دارد ..... ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم ..... مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد شاید این باغچه ده قرن به استقبالت ..... فرش گسترده و در دست گلایل دارد تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز؟ ..... ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز ..... می خرم از پسرک هر چه تفال دارد یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت ..... یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها ..... تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد اللهم عجل لولیک الفرج این غزل زيبا سروده شاعر معاصر، سید حمیدرضا برقعی مي باشد.. [ پنج شنبه 18 شهريور 1390
] [ 16:52 ] [ علیرضا دهقانی ]
[
هنگامي كه همراه نسيم سحري نواي روح بخش اذان صبح در يازدهم دي ماه سال ۱۳۴۵ در كوچه پس كوچه هاي شهرستان ساري طنين انداز شد « سيد مجتبي » چشم به جهان گشود و خانواده علمدار با تولد دومين فرزندش بار ديگر سبز پوش شد.. سيد مجتبي با حضور در عمليات هاي مختلف چندين بار مجروح شد ولي بيشتر اوقات بدون مراجعه به پزشك زخمهايش را درمان مي كرد، در عمليات والفجر ۸ شيميايي شد.. سيد در طول دوران دفاع مقدس بر اثر مجروحيت هاي مختلف، طهال و بخشي از روده خود را از دست داد و به دليل ميگرن عصبي و ميكروبي كه در گلويش وجود داشت هر سال تقريباً از اوايل تا يازدهم دي ماه به شدت بيمار مي شد.. او مداح اهل بيت(عليهما السلام) بود، هميشه مراسم را با نام مبارك حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) شروع مي كرد و در حاليكه به امام حسين(عليه السلام) ارادت خاصي داشت، مظلوميت آن خاندان را فرياد بر مي آورد.. بيت الزهرا مسجد جامع، امام زاده يحيي، مصلي امام خميني، هيأت عاشقان كربلا و منازل شهدا هميشه با نفس گرم حاج سيد مجتبي معطر مي شد و بچه ها نيز با صوت داووديش مداحي را مي آموختند.. وي از مستمندان بسيار دست گيري مي نمود، نماز شبهايش هميشه برقرار بود و زيارت عاشورايش ترك نمي شد و ذكر يا زهرا هميشه بر لبانش بود.. حاج سيد مجتبي علمدار در اوايل دي ماه سال ۱۳۷۵ به دليل جراحت شيميايي روانه بيمارستان شد و در قسمت ايزوله بستري گشت و بعد از يك هفته بي هوشي كامل هنگام اذان مغرب روز يازدهم دي ماه نماز عشق را با اذان ملكوتيان قامت بست و در محراب شهادت به اقامه ايستاد.. شهيد سيد مجتبي علمدار براي نزديکي به خدا، با خود عهدهايي بسته بود. در ادامه نگاهي داريم به آن عهدها که بايد آنها را قوانين شهيد علمدار بناميم و چه خوب است که الگوي راهمان باشند: اين قوانين را در ادامه مطلب مشاهده نمائيد.. برچسب ها: قوانين شهيد علمدار، پيمان هاي شهيد علمدار، علمدار، جانباز شهيد علمدار، شهيد سيد مجتبي علمدار، راه هاي نزديكي به خدا، سيد مجتبي علمدار، زندگي نامه شهيد علمدار، عهدهاي شهيد علمدار، عكس شهيد علمدار، تصوير شهيد علمدار، شور حسين، شور حسين(عليه السلام) ادامه مطلب... [ پنج شنبه 24 شهريور 1390
] [ 16:50 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ اسلام عزیز برای نشرمکتب،با برهان و استدلال وارد میدان شده است و اساس به زور و اجبار نیست.زیرا که شعار اسلام این است:«قُل هاتوا بُرهانکم:بگو برهانتان رابیاورید».۱اوّلین شیوه مورد تاکید اسلام در دعوت به راه خدا «حکمت» است:«اُدعُ إلی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی أحسن:باحکمت و اندرز نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت نما و با بهترین شیوه با آنان مجادله کن ».۲ نخستین گام در دعوت به سوی حق استفاده از منطق صحیح ،حکمت و استدلال است و به عبارت دیگر دست انداختن در درون فکر و اندیشه مردم و به حرکت درآوردن آن و بیدار ساختن عقل های خفته،نخستین گام محسوب می شود.شیوه پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) در دعوت به همین روش بوده است.امام علی(ع) حتی در گرماگرم نبرد،وقتی شخصی در باب توحید سئوال کرد،علی رغم اعتراض برخی که این چه وقت طرح این پرسش است،به پاسخ منطقی و استدلالی برخاست.۳ احتجاج های فراوان و بحث های زیادی که پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) با مخالفان کرده اند مؤید این روش است.در این بحث ها استدلال و برهان موج می زند.۴هم خود آنان مقیّد به این روش بوده اند و هم به دوستانشان سفارش می کردند از این شیوه برای گسترش دین بهره گیرند. اما در اینجا توجه به این نکته ضروری است و آن اینکه امامان در برابر افرادی که «شبهه» داشتند،با آغوش باز هم شبهه را می شنیدند و هم با آرامش و احترام به آن پاسخ می گفتند.اما در برابر افرادی که «شهوت خود پرستی» داشتند و در پی آن بودند که اساس اعتقادات مردم را متزلزل کنند و برای رسیدن به این هدف شیطانی،«القای شبهه» می کردند برخورد دیگری داشتند.اینان توطئه گر فرهنگی هستند.توطئه فرهنگی اگر خطرناکتر از توطئه سیاسی نباشد کمتر نیست.زیرا این توطئه به صورت بنیادی نسلی را تباه کرده و از صراط مستقیم منحرف می کند. «بدعتگذاران در دین» از مصادیق بارز توطئه گران فرهنگی اند.اینان برای انحراف مردم دست در دین برده و آن را بازیچه خود قرار می دهند و دین را آنگونه که هوسشان می خواهد تفسیر می کنند نه آنگونه که خدا و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) تفسیرکرده اند.آنان شبهه ندارند که انسان با آنان بحث منطقی بکند،بلکه«شهوت» دارند،شهوت نام! شهوت دنیا! پیامبر(ص) و امامان(ع) ما شدیدترین برخوردها را با این توطئه گران فرهنگی داشته اند: بدعتگذاران را بدترین خلق خدا۵ و در روایتی آنان را سگان اهل آتش نامیده اند.۶و فرموده اند:در برخورد با آنان،ابراز تنفر کرده با چهره عبوس برخوردکنید۷ که تکریم آنان تلاش در نابودی اسلام است.۸ نیز دستور داده اند:«از بدعتگذاران اظهار برائت کنید،آنها را ازحیثیت اجتماعی ساقط کنید تا طمع فساد در اسلام و انحراف مردم را نداشته باشند که این سبب می شود خداوند برایتان اجر نوشته،درجات شما را در آخرت بالا ببرد».۹ همچنین به عالمان دین،این سنگرداران مکتب هم دستور داده شده که در برابر آنها موضع بگیرند که در غیر این صورت مشمول لعنت خداوند واقع خواهندشد،نبی گرامی اسلام(ص)فرمود:«إذاظَهَرَت البدعُ فی اُمتی فلیظهر العالم علمه فمن لم یفعل فعلیه لعنة الله:زمانی که در امّتم بدعت ها آشکارگشت بر عالم است که علم خویش را آشکارکند،که اگر چنین نکند لعنت خدا بر او باد».۱۰ نیز درباره «غُلات» همین برخورد را ملاحظه می کنیم،غلات کسانی بودند که با سوء استفاده ازمحبوبیت فوق العاده اهل بیت(ع)،امامان را در حد خدایی یا پیامبری بالا می بردند و از این راه مردم را به انحراف می کشاندند.از زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) تا زمان امام عسکر(ع) این مشکل پیوسته برای پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) مطرح بوده،اما اوج آن در زمان امام جواد،امام هادی و امام عسکری(علیهم السّلام)بوده است،چراکه معمولاً این امامان تحت نظر بوده دسترسی مردم به آنان آسان نبود.منحرفان از این فرصت استفاده کرده به اغوای مردم می پرداختند.امامان ما با این منحرفان نیز شدید برخورد می کردند. در روایتی امام صادق(ع) فرمودند:«احذروا علی شبابکم الغلاة لایفسدوهم،فإن الغلاة شرّ خلق الله،یُصغِّرون عظمة الله إنّا لغلاة لشرة من الیهود و النصاری و المجوس و الّذین أشرکوا:مراقب باشید غلات جوانانتان را فاسد نسازند که غلات بدترین بندگان خدا هستندعظمت خداوند را تحقیر کرده و ادعای خدایی برای بندگان خدا می کنند.به خدا قسم همانا غلات بدتر از یهود و نصارا و مجوس و مشرکان می باشند»۱۱٫ اساس اسلام منطق برهان و استدلال است،اما در موردی که برخی بخواهند با سوء استفاده از سماحت اسلام،به اظلال و انحراف پردازند و نسلی را به تباهی بکشند اسلام با اینان،برخورد کرده،جلو آزادی شان را می گیرد.آزادی در اسلام به معنای باز بودن راه برای رشد استعدادهاست و قهراً مرز و حد دارد.و آزادی بی مرز و حد،همان که منحرفان خواهان آنند،در اسلام نیست. پی نوشت ها ۱- سوره بقره آیه ۱۱۱٫ ۲- سوره نحل آیه ۱۲۵٫ ۳- التوحید،شیخ صدوق ، ۸۳٫ ۴- دراین زمینه رک:اصول کافی ،کتاب التوحید و الحجة،التوحید مرحوم شیخ صدوق،الاحتجاج مرحوم طبرسی که اخیراً انتشارات اُسوه آنرا بصورتی زیبا تصحیح و تحقیق و چاپ کرده است. ۵- عن رسول الله (ص):” أهل البدع شرّالخلق و الخلیقة”.(کنزالعمال،ج ۱،ح ۱۰۹۵). ۶- عن رسول الله (ص):” أهل البدع کلاب أهل النار”.(کنزالعمال،ج ۱،ح ۱۰۹۴). ۷- عن رسول الله(ص):”إذا رایتم صاحب بدعة فاکفهروا فی وجهه”.(کنزالعمال،ج۱ ،ص ۳۸۸،ح ۱۶۷۶). ۸- عن رسول الله:”من أتی ذا بدعة فو قّره فقد سعی فی هدم الإسلام”.(بحار الأنوار،ج ۷۲،ص ۲۶۵). ۹- وسائل شیعة،ج ۱۱،ص ۵۰۸ . ۱۰- اصول کافی،ج ۱،ص ۵۴،باب البدع و الرأی و المقاییس،ح ۲٫ ۱۱- بحار الأنوار،ج ۳۵،ص ۲۶۶٫ منبع: عبرتهای عاشوراء – سیّد احمد خاتمی . [ چهار شنبه 16 شهريور 1390
] [ 16:18 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ - نیاز تشریعی حضرت علی(ع) در تعریف دقیق «نظام» فرموده است:«زمامدار،رشته ای است که دانه های پراکنده ی یک جامعه را تحت نظام ویژه ای در می آورد،و آنها را جمع کرده،ارتباط می بخشد.وقتی این نخ پاره شود،دانه ها پراکنده می شوند،و هر یک به سویی می روند،و پس از آن هیچ گاه به صورت اوّل فراهم نمی گردند»۲. بنابر آنچه یاد شد:«نظام عبارت است از رشته ای که پراکنده گیها را منسجم می کند،و در یک مسیر برای هدف قرار می دهد». ب – راهنمای گم گشتگان «محمّد بن فضیل» از امام رضا(ع) درباره ی این آیه ی پرسش کرد:«فَاَمَنُوا باللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّور الَّذی أنزَلنَا وَ اللهُ بمَا تَعمَلُونَ خَبیرٌ:پس به خدا و پیامبر او و آن نوری که ما فرو فرستادیم ایمان آورید»۳.امام در پاسخ فرمود:«مراد از نور در این آیه امام و پیشواست»۴. همچنین آن حضرت در وصف «پیشوا» فرموده است:«امام ماه تابان،چراغ فروزان،نور درخشان و ستاره ای است راهنما در شدّت تاریکیها و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاها.امام آب گوارای هنگام تشنگی،راهبر به سوی هدایت و نجات بخش از هلاکت است.امام همچون آتش روشن بر فراز بلندیهای زمین(راهنما و روشنگر مردم) است.گرمی بخش کسانی است که به حرارت هدایت او گرما جویند.راهنمای خلق در پرتگاهها و هلاکتهاست.هر که از او جدا شود به هلاکت رسد. امام ابری است بارنده،بارانی است شتابنده،خورشیدی است فروزنده،آسمانی است سایه دهنده،زمینی است گسترده،چشمه ای است جوشنده،برکه و گلستان است.امام همدم و رفیق ،پدر مهربان،برادر برابر،مادر دلسوز به کودک،و پناه بندگان خدا در گرفتاریهای سخت است. امام امین خدا در میان خلقش،حجّت او بر بندگانش،خلیفه او در بلادش،دعوت کننده به سوی او و دفاع کننده از حرمتهای اوست.امام از گناهان پاک و از عیبها بر کنار است.مخصوص به علم و به خویشتن داری،نشان دار است. موجب نظام دین و عزّت مسلمانان و خشم منافقان و هلاک کافران است.امام یگانه ی زمان خویش است.کسی به همطرازی او نرسد،دانشمندی با او برابر نباشد،جایگزین و مانند و نظیر ندارد.تمام فضیلت را داراست،بی آن که خود در طلبش رفته،و به دست آورده باشد.بلکه امتیازی است که خدا به فضل و بخشش به او عنایت فرموده است»۵. ج- حجّت و نماینده ی خداوند در روی زمین امام رضا(ع) از قول امام صادق(ع) فرمود:«حجّت خدا بر خلقش تمام نشود مگر به وجودِ امام،تا این که شناخته شود»۷. ۲- نیاز تکوینی «محمّد بن فضیل» گوید:از امام رضا(ع) سؤال کردم:«آیا زمین بدون وجود امام باقی می ماند؟» «سلیمان بن جعفری» گوید: ب – ترسیم هدف آفرینش امام رضا(ع) فرموده است:«ما حجّتهای خداییم میان خلق او و جانشینان اوییم در بین بندگانش و امین اسرار او هستیم.ما کلمه ی تقوا،و عروةُ الوثقی هستیم.ما گواهان الهی و نشانه های او در آفریدگان اوییم.به وسیله ی ما خدا آسمان و زمین را نگاه می دارد تا خطا نرود. برای ماست که باران فرود می آید و رحمت نازل می گردد.زمین از سرپرستی ما خالی نیست که یا آشکار است و یا پنهان.اگر یک روز بی حجّت باشد اهل خود را در زیر موج گیرد،چنان که دریا،اهل خود را در زیر موج گیرد»۱۰. امام هشتم(ع) با بیانی قاطع،جاهل به مقام شامخ امامت را،منکر امامت،و غیر منتظر را در صفّ مردگان جاهلیّت که از نعمت آشنایی با مکتب الهی محروم بوده اند،قرار داده و فرموده است:«هر کس بمیرد و او را امام و رهبری نباشد،به مرگ جاهلیّت مرده است»۱۱. پی نوشت ها [ چهار شنبه 16 شهريور 1390
] [ 16:17 ] [ علیرضا دهقانی ]
[
شناخت جایگاه هر کار و هر سخن «درباره ی آنچه به تو مربوط نمی شود سخن مگو،که بیم آن است که مرتکب گناه شوی،و درباره ی آنچه به تو مربوط می شود نیز سخن مگو،تا آنگاه که جایی برای سخن گفتن ببینی،که چه بسیار سخنگویی که به حق سخن گفته و گرفتار عیبجویی دیگران شده است…». سخن و گفتار،گرچه از مقوله ی رفتار و اعمال انسانی است،که با عضو زبان انجام می گیرد،لیکن به خاطر اهمیت عمل زبان،و تأثیرگذاری و تحریکی که در گفتار وجود دارد،به گونه ای که بیشتر کارها با تشویق زبانی و تحریک کلامی انجام می شود،امام بزرگ حضرت حسین(ع) بر موضع شناسی در کلام تأکید فرمود؛زیرا که رعایت نکردن موضع ر گفتار،چه بسیار جامعه و افراد فراوانی را به رفتار های ناهنجار و ناستوده بر می انگیزد،بویژه اگر گوینده و سخنران ماهر و خوش بیان باشد.از این رو بر موضع شناسی در کلام پای فشردند. گاهی نسنجیده گفتن و جایگاه سخن را بررسی نکردن،از تأثیر کلام می کاهد،و نتیجه ای که انسان می خواهد به دست نمی آید.و گاهی نیز به عکس مقصود نتیجه می دهد.و اینها زیان و خسارت است؛چون انسان برای رسیدن به هدفی و کاری گفتگویی را آغاز می کند،و در اثر نسنجیدگی نتیجه ی مطلوب را به دست نمی آورد و با پاسخ منفی روبرو می گردد. موضوع مهم دیگری که در هر کلام و گفتار ممکن است باشد،و در نسنجیده گویی بیشتر راه می یابد،این است که در موارد بسیاری رعایت نگردن جایگاه کلام،موجب گناه و نافرمانی خداوند،و آزار انسانها می شود.بسیاری از گفتارها که از سر بی توجّهی گفته می شود،مایه دل شکستن و رنجش دیگران می شود،و این کار با تعالیم اسلامی ناسازگار است. برای نمونه،زبان به راهنمایی کسی می گشایند،و جای مناسب آن را بررسی نمی کنند،و در دید جمع و میان مردم این کار را انجام می دهند،و این موجب نفی شخصیت دیگران می گردد،و توهین به اشخاص و نادیده گرفتن شخصیت آنان کاری غیر اسلامی و ناانسانی است،افزون بر اینکه تأثیر خوبی نیز ندارد،و چِندِش و نفرت به بار می آورد. بنابراین چنانکه امام فرمود:سخنی به حق بر زبان می آورد،لیکن نکوهش می شود؛چون جای مناسب آن را رعایت نکرده است. گاهی نیز در جلسات گفتگوهایی انجام می شود،که به انسان مربوط نیست،در آن زمینه اطلاعات کافی هم وجود ندارد،در این گونه موارد لب به سخن گشودن،و وارد گفتگو شدن،جز نکوهش و سرزنش دیگران ره آوردی ندارد. امام صادق(ع) می فرمایند:«از من سخنی بشنوید که برای شما از اسبان گرانبها نیکوتر باشد:هیچ یک از شما نباید درباره ی چیزی سخن گوید که به او ارتباطی ندارد.همچنین درباره ی آنچه به او مربوط می شود نیز باید کمترین سخن را بگوید،مگر هنگامی که جایی مناسب برای سخن بیابد.بسا سخنگوی در غیر مورد لازم که با سخن گفتن در حق خود جنایت کرده است.نیز مبادا که هیچ یک از شما با «اَبله» یا «فرزانه» به مجادله برخیزد؛چه هر کس که با شخص فرزانه به مجادله برخیزد از او دور می شود،و مجادله با اَبله سبب شکست خوردن است…».۲ «جدال» و «مجادله» ستیزه گری و دشمنی کردن است،و اگر در گفتمانها صورت گیرد،گفتگوهای ستیزه گرانه و پرخاشگرایانه است،که هیچ حقیقتی را روشن نمی سازد،و چنان است که امام صادق(ع)فرمود. باید در همه ی کارها خردمندانه گام نهاد،و بویژه در گفتار بسیار سنجیده و عاقلانه دهان گشود. به امام علی(ع) گفتند:عاقل را برای ما توصیف کن! «یعنی از توصیف «عاقل»،وصف «جاهل» نیز دانسته گشت.اگر انسان «عاقل» و خردمند «کسی است که هر چیز را در جای خود قرار دهد»…و در شرایط گوناگون و با کسان گوناگون،بنابر حکم خِرَد،به تناسب لازم رفتار کند،انسان «جاهل» و بی خرد «کسی است که هر چیز را در جای خود قرار ندهد»…و در شرایط گوناگون و با کسان گوناگون – از روی نادانی و بی خردی – بی تناسب لازم،رفتار کند».۴ پی نوشت ها [ چهار شنبه 17 شهريور 1390
] [ 16:15 ] [ علیرضا دهقانی ]
[
«امتحان»،یکی از سنّتهای الهی است.امتحان و آزمون،آن است که برای انسان،صحنه و شرایط و مسائلی پیش آید که میزان آگاهی،توانایی،صبر و شجاعت،ایمان و تقوا،مهارت و کاردانی او برای خودش یا دیگران روشن شود. ابزار امتحان هر کس گاهی با دیگری متفاوت است.گاهی فقر و غنا مایه ی امتحان است،به ویژه تنگدستی و فقر که تحمّلش دشوار و زمینه ی لغزش در آن بسیار است. برخی افراد به خاطر کمبود امکانات،تنگدستی،نیازمندی و فقر،دچار فساد و فحشا می شوند،یا دزدی و اختلاس می کنند،یا به درگاه الهی ناسپاسی و کُفران نعمت می کنند،یا به تقدیر و قسمت الهی ناراضی می شوند. بعضی هم به وسیله ی برخورداریها و داشته هایشان امتحان می شوند و ثروتشان وسیله ی امتحان است که آیا از آن در راه درست استفاده می کنند یا غلط،طاعت می کنند یا گناه،به فقرا می رسند یا خودشان بهره می گیرند،حقوق واجب دینی را ادا می کنند یا طفره می روند،انفاق و احسان دارند یا بُخل می ورزند،شکر می کنند یا از نعمت و صاحب نعمت غافل اند و ناسپاسی می کنند؟ پس همه ی اینها صحنه های آزمایش الهی است. امیرمؤمنان،با اشاره به اینکه دنیا خانه ی عبور است و آخرت سرای ابدی،و توصیه به اینکه از این «گذرگاه» برای آن «قرار گاه» توشه برگیرید و دلبسته ی این دنیا نباشید و پیش از اینکه بدن های شما را از دنیا ببرند،دلهای خود را از دنیا بیرون ببرید،می فرماید: و آیا این امتحان نیست؟ و آیا برنده آنان نیستند که در دنیا با دنیا خانه ی آخرتشان را آباد می کنند؟ آنچه در اختیار ماست،از خداست.در عین حال،خدا از ما خواسته که از موهبتهای او در راه خیر و رفع نیاز بینوایان استفاده کنیم.او به ما داده،امّا از ما قرض خواسته است.برخی افراد حاضر نیستند به خدایی که صاحب اصلی نعمتها و داده هاست،قرض دهند.آیا این شکست در آزمون نیست؟ خداوند سرچشمه ی نصرت و امداد و یاری است،امّا از مسلمانان خواسته که با جهاد در راه حق و اسلام،خدا را یاری کنند.این هم نوعی امتحان است. حضرت علی(ع) در یکی از خطبه های پند آمیز خویش،از مردم می خواهند که تا سالم و تندرست اند،عبادت و کار خیر کنند و تا مجال باقی است،برای آخرت بکوشند و خود را آزاد کنند،در راه نیکی گام بردارند و از اموالشان انفاق کنند و جسمها و بدنهای خود را خرج روح و روان خود کنند.سپس آیاتی از قرآن را یاد می آورد که پروردگار،از بندگانش نصرت و یاری خواسته است «إن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم…»۲ و آیاتی که به مردم می گوید به خدا وام نیکو بدهند تا برایشان بیفزاید «مَن ذَا الَّذی یُقرضُ اللهَ قَرضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أضعَافاً کَثیرَةً »۳ و می فرماید: این یک نمونه از «امتحان مالی» است که متأسفانه بعضی در آن ناکام می شوند و شکست می خورند. کمی و زیادی روزی و وسعت معیشت و تنگنای آن نیز یکی از صحنه های امتحان است.حضرت امیر(ع) می فرماید: «خداوند،روزیها را مقدّر و معیّن ساخت،بعضی را فراوان و بعضی را اندک،در کار برخی گشایش داد و بر برخی تنگ گرفت و در هر مورد عدالت رعایت گردید،تا هر کس را بخواهد با وسعت رزق یا تنگدستی بیازماید،تا بدین وسیله شکر توانگر و صبر تنگدست را امتحان کند». همان طور که قرآن،گاهی کاهش ثمرات و مرگ و میرها و مصیبتها و گرسنگی و ترس را وسیله ی آزمایش می داند،۶ امیر مؤمنان هم این گونه سختیها را آزمایش الهی معرّفی می کند،تا هشدار و بیدارباشی برای غافلان و بدکاران شود و بدانند که این گونه ناملایمات در زندگی،نتیجه ی گناهان خودشان است و دست از بدی و فساد بردارند. کلام نورانی آن حضرت چنین است: «خداوند،بندگانش را هنگام انجام کارهای ناپسند،دچار کاهش میوه ی درختان و قطع شدن برکتها (ناباریدن باران) و بسته شدن گنجینه های خیرات می سازد [و بدین وسیله آنان را می آزماید]،بلکه توبه کننده ای باز گردد،و گناهکار از گناه دست بردارد،و پند گیرنده پند گیرد،و بازدارنده،راه نافرمانی را [بر بندگان خدا] بگیرد». گاهی هم امتحان،به مهلت دادن و نعمت بخشیدن و پرده پوشی است.در قرآن کریم از این نوع آزمون به «استدراج»،و «امهال» و «املاء» یاد شده است و استدراج،یکی از سنّتهای الهی است،یعنی خداوند دست انسان را باز می گذارد و با همه ی بدیهایش به او مهلت می دهد و نعمتش را قطع نمی کند،تا ببیند آیا دست بر می دارد یا نه؟ متنبّه می شود یا نه؟ در کلام امیرالمؤمنین(ع) به این شیوه ی آزمایش الهی نیز اشاره شده است:«کَم مِن مُستَدرَج ٍ بالاِحسانِ اِلَیهِ و مَغرُور ٍ بالسّتر عَلَیهِ وَ مَفتُونٍ بحُسن القَولِ فِیهِ،وَ مَا ابتَلَی اللهُ اَحَداً بمِثل الاِملاءِ لَهُ».۹ «چه بسا کسی که با نعمتی که بدو دهند،به دام افتد و چه بسا کسی که با پوشاندن خطایش،دچار غرور گردد و چه بسا کسی که با سخن نیک دیگران درباره ی وی،فریفته شود.خداوند هرگز کسی را به امتحانی همچون «مهلت دادن» نیازموده است». اگر کسی راز این مهلت دهی را در نیابد و از حِلمُ و ستّاریّتِ خدا سوء استفاده کند و همچنان به گناه ادامه دهد،در لحظه ای و با حالتی مچ او را می گیرند و مؤاخذه می کنند که نه راه برگشت دارد،نه راه انکار و نه جبران.پس باید چنین هشدارهایی را جدّی گرفت و فرصت و مهلت الهی را نباید به حساب این گذاشت که خداوند پیگیر نخواهد بود. امام علی(ع) در هشدار دیگری چنین می فرماید:«اَلحَذَر! اَلحَذَر! فَوَاللهِ لَقَد سَتَرَ،حتّی کَأنّه قَد غَفَرَ».۱۰ پی نوشت ها [ چهار شنبه 18 شهريور 1390
] [ 16:13 ] [ علیرضا دهقانی ]
[
چه حرمی داره حسین ولی حسن آقام حرم نداره
چه گنبدی داره حسین ولی بقیع همش گرد و غباره
یک کربلا داره حسین ولی حسن ، بقیع تاریک و تاره
چه ضریحی داره حسین ولی حسن سنگ قبرم نداره
چه شلوغه باب الحسین ولی بقیع امشب زائر نداره
ولی داره میاد حسین تا مادرش فاطمه رو بیاره
در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیزبن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس – علیه السلام – و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق – علیه السلام – و بسیاری قبور دیگرپرداختند . ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – علیهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده ، بردند .
[ چهار شنبه 16 شهريور 1390
] [ 15:54 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ 1 - 10 از 10
[ یک شنبه 13 شهريور 1390
] [ 14:3 ] [ علیرضا دهقانی ]
[
پایگاه صالحات - حجت الاسلام صدیقی : اگر این حرف را اینجا نزنم ، پس کجا بزنم ؟ می دانم حضرت آقا راضی نیستند ولی ما موظفیم که بگوییم. مرحوم آیت الله احمدی میانجی ازعرفای زمان و از شاگردان آیت الله بهجت(ره) بودند. ایشان به محضر امام زمان(عج) شرفیاب شده بودند ، در یکی از تشرفات گفتند که از امام زمان در خصوص رهبری آقا سید علی سوال کردم : آقا! نظرتان در مورد ایشان چیست؟ امام زمان (عجّل الله تعالي فرجه الشّریف) فرمودند: ایشان از ما هستند .
سخنرانی در بيت رهبري ، مراسم عزاداری حضرت زهرا سلام الله عليها (28/2/89) .
[ یک شنبه 13 شهريور 1390
] [ 14:1 ] [ علیرضا دهقانی ]
[
توضیح مختصر:حروف مقطعه قران کریم را به ترتیب کنار هم قرار دهیم کلمه "صراه علی حق""راه علی حق است" تشکیل میشود.
تعریف
برای مطالعه كامل متن بروي گزينه ادامه مطلب كليك كنيد... [ یک شنبه 13 شهريور 1390
] [ 13:57 ] [ علیرضا دهقانی ]
[
بيانات در ديدار مسئولان نظام و سفراى كشورهاى اسلامىدر روز عيد سعيد فطر 1432
بسماللهالرّحمنالرّحيم تبريك عرض ميكنم عيد سعيد و بزرگ فطر را به شما حضار محترم، مسئولان دلسوز كشور، و به سفراى محترم كشورهاى اسلامى كه در مجلس حضور دارند، و همچنين به همهى ملت بزرگ ايران، و همچنين به امت بزرگ اسلامى در سراسر جهان. مسلمانها در هر نقطهى عالم كه حضور دارند، امروز را عيد ميگيرند. حقيقتاً عيد فطر، عيد حقيقى است براى انسانهاى سعادتمند و مؤمن؛ در واقع روز پاداش گرفتن از خداى متعال است، به خاطر يك ماه رياضت اختيارى، گرسنگى كشيدن و تشنگى كشيدن اختيارى، يك ماه مهار كردن شهوات بشرى و انسانى در طول روز؛ اينها خيلى ارزشمند است. اين تمرينها براى انسان ذخيرهاى ميشود تا بتواند در طول زندگى، با اراده و عزم راسخ، بر اميال گمراه كنندهى خود دهنه بزند و مهار كند. ما افراد بشر، براى مهار كردن نفس خود، به اين عزم راسخ احتياج داريم. تخطىها و طغيانهاى نفس ماست كه روزگار را براى خود ما و براى ديگران دشوار ميكند. اين تمرينى كه خداى متعال براى آحاد بشر قرار داده است - كه مؤمنين اين دعوت الهى را اجابت ميكنند و اين رياضت و اين تمرين را در طول يك ماه بر خود هموار ميكنند - در واقع علاج درد بزرگ بشر است، كه عبارت است از پيروى از هواى نفس، پيروى از هوسها، تسليم شدن در مقابل زيادهخواهىهاى نفسمان. اين تمرين را بايد قدر دانست. بحمدالله مسلمانان عالم، ماه روزه را گرامى ميدارند. ملت عزيز ما هم حقاً و انصافاً اين ماه را گرامى داشت، آن را بزرگ شمرد و به وظائف خود در اين ماه عمل كرد. اميدواريم روز عيد فطر، خداى متعال به همهى امت اسلامى عيدى عنايت كند. امروز امت اسلامى درگير حوادث بزرگى است. آنجورى كه ما ميفهميم و ما احساس ميكنيم، اين تجربهاى كه امروز در كشورهائى از دنياى اسلام تحقق پيدا كرده و بيدارى اسلامى منجر به حضور مردم در عرصهى تعيين سرنوشت خود شده، يكى از آن تجربههاى بسيار مهم و ارزشمند تاريخ اسلام است. آنچه كه شما ملاحظه ميكنيد در مصر، در تونس، در ليبى، در يمن، در بحرين و در برخى از كشورهاى ديگر اتفاق افتاده است، كه مردم خودشان وارد صحنه شدهاند، ملتها خودشان همت گماشتهاند بر اينكه سرنوشت خودشان را در دست بگيرند، اين از آن حوادث فوقالعاده بزرگ و تعيين كننده است؛ اين ميتواند براى مدتهاى طولانى، مسير تاريخ امت اسلام و مسير اين منطقه را تعيين كند. اگر ملتهاى مسلمان در اين حركتى كه آغاز كردهاند، انشاءالله بتوانند مراقبت كنند، بتوانند ارادهى خودشان را بر ارادهى كسانى كه سعيشان مداخلهى در كشورهاى اسلامى است، غلبه بدهند، تا مدتهاى طولانى كشورهاى اسلامى يك حركت پيشرونده را خواهند داشت؛ اما اگر خداى نكرده دشمنان اسلام و مسلمين - يعنى دنياى استكبار، سردمداران سلطه، صهيونيسم جهانى، رژيم مستكبر و ظالم آمريكا - بتوانند بر اين امواج سوار شوند، اگر خداى نكرده بتوانند بر عزم ملتها فائق بيايند و كنترل كار را به دست بگيرند و حوادث را به سمت آنچه كه خودشان ميخواهند، هدايت كنند، مسلّماً دنياى اسلام باز تا دهها سال دچار مشكلات بزرگ خواهد بود. امت اسلامى نبايد بگذارد. نخبگان سياسى و فرهنگى نبايد اجازه دهند كه دشمنان كشورهاى اسلامى بر عزم ملتهاى مسلمان فائق بيايند. روز امتحان بزرگى است براى كشورهاى اسلامى و ملتهاى مسلمان. تاكنون خود ملتها هم تا اين حد به توانائىهاى خودشان واقف نبودند. امروز ملتها ميدانند كه چه قدرتى دارند و ارادهى آنها چقدر ميتواند كارساز باشد. اين شناخت ملتها از خود، نعمت بزرگى است. البته سلطهگران عالم و سردمداران امپراتورىهاى سلطه و قدرت هم فهميدهاند در دنياى اسلام چه خبر است؛ لذا بيكار نميمانند، آنها هم نقشه ميكشند. امروز روزى است كه ملتهاى مسلمان به هويت اصيل و اسلامىِ خودشان برگردند. آنچه در درون ما از نيرو و عظمت و شكوه وجود دارد، ناشى از ايمان به اسلام و اعتقاد به قدرت پشتيبان الهى و اتكال به خداى متعال است؛ اين است آن قدرتى كه هيچ قدرتى بر آن فائق نمىآيد؛ اين را بايستى هرچه بيشتر در دل خودمان، در عملِ خودمان تجلى ببخشيم. ملت عزيز ايران تاكنون توانستهاند اين استقامت در راه و پيمودن صراط مستقيم را با تمام قدرت و توان ادامه دهند و اثراتش را دارند مىبينند. اين مقطع سى سالهى انقلاب و كشور ما، يكى از درخشانترين مقاطع حيات تاريخى ماست. در طول سى سال، نسلهاى متعددِ پىدرپى، جوانان ديروز، جوانان امروز، نوجوانان امروز - كه جوانان فردايند - همه با يك هدف، با يك نفس، با يك انگيزه، در اين ميدانهاى دشوار به سمت جلو حركت ميكنند. ما ملت ايران سى سال است كه در مقابل خباثت و فشار استكبار - فشار تحريم، فشار تهديد؛ تهديد نظامى، تهديد سياسى، تهديد امنيتى - ايستادهايم و به توفيق الهى بر دشمنان خودمان فائق آمدهايم. آنها نميخواستند ملت ايران را عزيز و مقتدر و پيشرونده و اميدار ببينند؛ اما علىرغم آنها، امروز ملت ايران عزيز و پيشرونده و مقتدر و داراى اتكاء به نفس و داراى چشمانداز و اميد فراوان نسبت به آينده است. از خداوند متعال مسئلت ميكنيم كه براى ما، براى ملت ايران و براى ملتهاى مسلمان، عزت روزافزون را مقدر فرمايد. پروردگارا! اسلام و مسلمين را روزبهروز سربلندتر بفرما. والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته [ یک شنبه 13 شهريور 1390
] [ 13:50 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ [ یک شنبه 13 شهريور 1390
] [ 13:43 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |