بصیرت |
عاشقانههابا تو عاشقانه خواهمزيست که اگر روزي خورشيد عمرم غروب کرد به سراغم بيايي و يک قطره اشک برايم هديه بياوري، افسوس وقتي بيايي و پنجرة دلم را بشويي، نميتوانم بر دستان پر از محبتت بوسه زنم و بر هر قدمت سجده کنم. ![]() آنگاه که از من فقط يک اسم باقي ميماند به ديدار من بيا، که با هر نفست تا دميدن آن صبح مسيحايي، دوباره زيستن را تجربه کنم. [ دو شنبه 14 مرداد 1392
] [ 1:23 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ بحقيقت برو و بگو آمدم، اگر گفتند اينجا چرا آمدي؟ بگو به کجا روم و به کدام در رو کنم
![]() اين ره است و ديگر دوم ره نيست منابع مقاله: [ دو شنبه 15 مرداد 1392
] [ 1:21 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ هشت سپاس از خداوند در دعای ابوحمزهسپاس خدایی را سزاست که با من بردباری میکند انگار که من هیچ گناهی نکردهام. به گونه ای در من می نگرد انگار که هیچ خطایی از من سر نزده است. با من طوری رفتار میکند انگار که هیچ لغزشی نداشتهام. منبع : مشرق [ دو شنبه 14 مرداد 1392
] [ 1:15 ] [ علیرضا دهقانی ]
[ |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |